تبلور دهها سال مبارزهء زنان ایران در جنبش زن، زندگی، آزادی و چشم انداز مبارزهء زنان

سخنرانی آذر سپهر در جشن مشترک روز جهانی زن در کلاب هاوس
سلام به همه شرکت کنندگان در این نشست همبستگی با مبارزه زنان میهن ما، مبارزه زن، زندگی، آزادی و جشن ۸ مارس، روز جهانی همبستگی زنان. خوشحالم که این برنامه کار مشترک تشکیلات دموکراتیک زنان و رفقای گروه کار زنان سازمان فدائیان خلق (اکثریت) فرصت این ملاقات را به ما داده است. همکاری تمام زنان مترقی و مبارزان راه آزادی و حقوق زنان برای به ثمررساندن جنبش حق طلبی زنان میهن ما لازم است. (برای اینکه سخنانم کوتاه باشد خیلی نکات را تیتروار مطرح میکنم، امیدوارم خسته کننده نباشد)
امسال مصادف با صدمین سالی است که روز جهانی زن در میهن ما برگزار شده است. یک سده مبارزه بر ضد استثمار نظام سرمایه داری. از مبارزات زنان سوسیالیست آمریکا و برگزاری اولین روز زنان در فوریه ۱۹۰۹ (اسفند ۱۲۸۸)، تا شعار زنان و عدالت خواهان ایران برای زن، زندگی، آزادی، مبارزات زنان ایران و جهان هم دستاوردهای چشم گیر داشته است و هم با چالشهای فراوان روبرو بوده است.
تسلط ایدیولوژی اسلام سیاسی تحمیل شده از طرف جمهوری اسلامی، بُعد شدیدا ارتجاعی تازه ای به اجحاف و استثمار مضاعف زنان اضافه کرده است. حملات جمهوری اسلامی به حقوق زنان که حدود ۵۰ در صد از جمعیت کشور ایران را شامل می شوند، نیمی از مردم ما را شهروند درجه دوم تلقی کرده و فاقد بسیاری از ابتدایی ترین حقوق انسانی خود اعلام داشت.
ما در کشورهایی مانند افغانستان، عراق، سودان، ترکیه، عربستان سعودی و بسیاری کشورهای دیگر عواقب مخرب بنیادگران اسلامی را دیده ایم.
سابقه مبارزات زنان ایران از زمان جمعیت “نسوان وطنخواه” و “بیداری نسوان” در تهران و “پیک سعادت” در رشت و “مجمع انقلاب نسوان” در شیراز و فداکاریهای زنان برای آزادی و حقوق و کرامت انسانی تاریخ طولانی دارد. افراد و سازمانهای مختلف تاثیر فراوان در این امر داشته اند.
در دوران بعد از مشروطیت فعالین مترقی مانند صدیقه دولت آبادی روزنامه نگار و از اولین فعالین حقوق زن است که در میان فعالین زن پر نفوذ بوده است.
تاملی بر مبارزه زنان نشان میدهد که جنبش زنان ایران همواره متآثر از مبارزات سازمانهای مترقی و توده ای برای آزادی زنان بوده است. پس از پایان رژیم رضا شاه، آزاد یخواهانی که به جرم میهن پرستی و مبارزه، در راه آزادی سالها در زندان بسر برده بودند، درشهریور۱۳۲۰ آزاد شدند. زنان پیشرو سازمان کوچکی بنیاد کردند و آنرا “تشکیلات زنان” نام گذاشتند. نام این سازمان بعدها به تشکیلات دمکراتیک زنان ایران تغییر کرد.
در تیر ماه ۱۳۲۲ برنامه کار تشکیلات زنان مبارزه علیه فاشیسم، مبارزه در راه بدست آوردن حقوق مساوی با مردان، مبارزه با استعمار، در راه صلح و برای دستمزد مساوی با مردان بود. مبارزه با بیسوادی و بالا بردن سطح آگاهی زنان از عمده ترین جنبه های کار تشکیلات بود و انتشار مجله “بیداری ما” به عنوان ارگان تشکیلات به این امر یاری می رسانید.
با تشکیل حکومت ملی آذربایجان در سال ۱۳۲۴، زنان آذربایجان برای اولین باردرانتخابات مجلس ملی شرکت کردند و حکومت ملی آذربایجان حقوق مساوی با مردان را در تمام شئون اجتماعی به رسمیت شناخت. در بهمن ۱۳۲۷ حزب توده ایران و سازمان های دمکراتیک و توده ای از جمله تشکیلات مورد هجوم پلیس و نظامیان قرار گرفته و غیر قانونی شدند. در سال ۱۳۳۰ شورای مادران به خواستهای مدنی می پرداختند مثلا برای رسیدگی به خانواده ها و اشکالات آنها در محل ها، به ادارات دولتی به طور جمعی رجوع می کردند. روزنامه ها و مجلات زنان مترقی در بردن آگاهی و شعارهای کاری همواره تلاش می کردند. شعارهای آنها نشان دهندهء دغدغه فکری زمان خود است. مثلا مجله “بیداری ما” تا هنگام توقیف آن در بهمن ۱۳۲۷ با شعار “ما هم در این خانه حقی داریم” منتشر شد.
پیام اولین شماره “جهان زنان” در آبان ۱۳۳۰، هنوز هم به روز است. “در این روزنامه کوشش می شود که راه و رسم مبارزه برای به دست آوردن حقوق پایمال شدهء خود را در مقابل ملت خود انجام خواهیم داد که همه با هم بدون در نظر گرفتن عقاید، تنها به خاطر نجات ملت ایران، متحد و متفق گام برداریم”.
در تظاهرات ۲۳ تیرماه ۱۳۳۰ که علیه ورود هریمن به ایران انجام گرفت و به خون کشیده شد، زنان دلیرانه در مقابل تانک و سر نیزه ها ایستادند. روزنامه ها گزارش ۲۳ تیر را زیر عنوان ژاندارک ها نوشتند: “تانک ها به سرعت زیادی از چهار راه مخبرالدوله به سمت میدان بهارستان می تاختند. زنان دوشادوش مردان به طرف تانک ها دویده و فریاد می کردند، ما از پای نخواهیم نشست، انتقام خون عزیزان را خواهیم گرفت..”
در دوران مبارزات نفت بین ۳۰ تیر ۱۳۳۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در تمام تظاهراتی که به خاطر ملی کردن نفت از طرف جمعیت مبارزه با استعمار ترتیب داده شد، زنان شرکت داشتند. در همه پرسی دکتر مصدق، در روز ۱۲ مرداد ۱۳۳۲، زنان برای نخستین بار به پای صندوق آرا رفتند.
“سازمان زنان” جشن با شکوهی روز ۸ مارس ۱۳۳۱ سازمان داد. مخبر اسوشیتد پرس، این نمایش را “اجتماع ۵۰۰۰ زن با پلاکارتهایی با شعارهایی مانند “ما نان و بهداشت می خواهیم” گزارش داد.
در سال ۱۳۴۴ خبرنگاران خارجی تعداد زنان زندانی سیاسی را در ایران ۳۰۰ نفر ذکر کردند.
زنان نقش برجسته ای در مبارزه علیه رژیم شاه به پیروزی رساندن انقلاب بهمن ۱۳۵۷ داشتند. زنان ایران مانند دیگر قشرهای شرکت کننده در انقلاب امید تحقق آزادیها و حقوق دمکراتیک را داشتند.
حمله به حقوق زنان توسط نیروهای ارتجاعی از همان سال اول انقلاب از مشخصه های جدی خطراتی بود که انقلاب را از سوی نیروهای ارتجاعی تهدید می کرد. قانون قصاص اسلامی که ارزش زن را نیمی از مردان می شناسد، نمونهء نگران کنندهء تسلط ارتجاع بود. یکی از بزرگترین تظاهرات زنان علیه حجاب اجباری در این دوره، بیانگر نگرانی و مقاومت زنان در این برهه بود.
در چهار دهه گذشته شاهد مبارزات مختلف دیگر زنان میهن مان علیه حکومت ارتجاعی اسلامی بوده ایم که با درایت و شجاعت مطالبه حقوق مساوی را همواره زنده نگاه داشته اند؛ مانند کمپین یک میلیون امضاء، زنجیرهء اعتراضات دختران انقلاب، اعتراض مادران شهدای فاجعهء ملی در پیگیری سرنوشت فرزندانشان، شرکت زنان برای تامین اصلاحات در انتخابات ربوده شده توسط محمود احمدی نژاد، اعتراضات ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ در پی افزایش چند برابری قیمت بنزین. تظاهرات تابستان امسال که چندین ماه به طول انجامیده و جنبش زن، زندگی، آزادی تبلور مبارزات یک قرن زنان ایران است که در هر مرحله، از درایت و تجربهء بیشتری نیرو گرفته اند. در این مبارزهء آزادیخواهانه و برابری طلبانه، زنان از گردان های اصلی و از پیشگامان مبارزه بوده اند. تظاهراتی که در اعتراض به قتل حکومتی مهسا امینی و با شعار “زن، زندگی، آزادی” آغاز شد به سرعت توجه خود را به بی عدالتی و خشونت علیه زنان و کل مردم ما معطوف کرده خواهان گذارازحکومت استبدادی جمهوری اسلامی شد. جمهوری اسلامی و رژیم ولی فقیه نشان داده است که توان حل بحرانی که خود آفریده را ندارد.
زنان و دختران ایران خواهان آزادی برای دستیابی به توان و استعدادهای خود و شرکت در امور اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور هستند.
قوانین قرون وسطایی رژیم جمهوری اسلامی زنان را از حقوق انسانی اولیه خود مانند حق بر بدن خویش، حتی حق انتخاب پوشش، حق تحصیل، اشتغال، آزادی از خشونت و تحقیر، آزادی بیان و اجتماع، حق انتخاب همسر و محل سکونت، حق طلاق، حق قیمومت فرزند، برابری حقوق و غیره محروم کرده است.
این ها خواسته های حقه زنان و جوانان ایران اند. در جامعهء دمکراتیک و آزاد است که زنان برای منزلت خود میتوانند در ارتقاء شرایط میهن خود فعالیت کنند. جنبش زن، زندگی، آزادی به رغم همه تلاشهای رژیم برای سرکوب آن همچنان به راه خود ادامه میدهد و نشان داده که حکومت جمهوری اسلامی و نظریه “اسلام سیاسی” آن به ورشکستگی کامل نظری و به پایان خط رسیده است.
در این ایام در ضمن دیدیم که جنبش آزادیخواه میهن ما از دو سو با چالش های جدی روبروست. از یک سو نیروهای راست ارتجاعی و وابسته به امپریالیسم از جمله سلطنت طلبان ومجاهدین در پی ربودن این جنبش هستند، از سوی دیگر عدم اتحاد عملی نیروهای مترقی به این معنی بوده که اعتراضهای خیابانی با اعتراض های کارگری، معلمان و بازنشستگان و غیره پیوند نخوردند. جنبش آزادیخواهی مردم ما می باید بر این چالش ها پیروز شود.
در این مقطع لازم است بگویم: ما توطئه جدید جمهوری برای سرکوب جنبش و انتقام از حضور پر رنگ دختران دانش آموز در کنار زنان و مسموم کردن بیش از هزار دانش آموز در محیط مدرسه را محکوم می کنیم.
ما خواهان آزادی زندانیان سیاسی هستیم بخصوص زندانیان سیاسی زن قهرمان مان.
پیش به سوی مبارزهء متحد زنان و مردان آزادهء ایران برای آزادی، صلح و عدالت اجتماعی!
از توجه شما ممنونم
۲۱ اسفند ۱۴۰۱/ ۱۲ مارس ۲۰۲۳