جشنهای با شکوه ۸ مارس و لزوم پیوند جنبش های اجتماعی

پس از انقلاب مردمی میهنمان در سال 1357 و با شکل گیری رژیم جمهوری اسلامی که متکی براستبداد فردی و مذهبی-ولایت فقیه است و سیاست های آن عمیقاً ضد مردمی و زن ستیز است، زنان میهنمان که خواستار دست یابی به حقوق واقعی انسانی خود بودند، بسیاری از دست آوردهای ده ها سال پیکار آزادیخواهانه و حق طلبانه خود را از دست دادند. رژیم ارتجاعی حاکم در خیانتی آشکار به مردم و به ویژه زنان ، با تصویب قوانین قرون وسطایی ، حقوق و جایگاه و شخصیت فردی و اجتماعی آنان را در خانواده و جامعه پایمال و نابود ساخت. زنان میهن مان که سالهاست که به این تبعیضها و نابرابریها گرفتار شده اند ، در چنان شرایطی هستند که در بسیاری از موارد شرایطی به مراتب بسیار وخیم تر را حتی نسبت به بسیاری از کشورهای عقب مانده جهان تجربه می کنند.
هرساله با فرا رسیدن روز زن ، مبارزات حق طلبانه و علیه نابرابری و برای دست یابی به شرایطی انسانی تر برای زنان ، مورد توجه بیشتری قرار می گیرد. مبارزه ای بی وقفه که به رغم فشارهای روز افزون اقتصادی ، فرهنگی ، سیاسی و مذهبی ، همه روزه ابعاد وسیع تری به خود می گیرد و زنان هرچه بیشتر با آگاهی از حقوق انسانی خود، جبهه های جدید تری را در مبارزه خود باز می کنند.
در بسیاری از کشورها ی جهان ، هنجارهای اجتماعی و قوانین مدنی نامطلوب در هماهنگی با یکدیگر سبب محدودیت های فراوانی برای زنان در یافتن شغل، گرفتن گذرنامه، بیرون رفتن از خانه، شروع به کسب و کارمستقل ، داشتن مالکیت و یا بهره مند شدن از ارث می شوند. این گونه هنجارهای اجتماعی و قوانین ، حتی در بسیاری از کشورهای پیشرفته اقتصادی و صنعتی نیز تصمیمات زنان در مورد انتخاب رشته تحصیلی و شغل آینده آنها هدایت می کنند . کار زنان خانه دار و بدون حقوق در خانواده ها ، نه تنها یک وظیفه به حساب می آید، بلکه در بسیاری موارد نیز بی ارزش و “غیر مولد” نشان داده می شود وزنان در صورت وارد شدن به بازار کار نیز ، ترغیب می شوند تا شغل هایی نظیر پرستاری و تدریس را در جامعه انتخاب کنند و از وارد شدن در “کارهای مردانه” برحذر می شوند . همچنین در جوامع طبقاتی که در تلفیق با حا کمیت واپس مانده مذهبی هستند ، با ترویج و تقویت فرهنگ تبعیض آمیز جنسیتی ، تلاش می شود تا حقوق زنان و امکان پیشرفت کاری آنها را هزچه بیشتر محدود تر کنند
تبعیض های جنسیتی فراوان درمحیط های کار یکی از عوامل اصلی کاهش فرصت های اقتصادی زنان است و این در حالی است که در بسیاری از فعالیت های اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی ، زنان نشان داده اند که با داشتن امکان برابر با مردان، می توانند به اندازه مردها موفق و حتی کار آمد تر باشند. اما همیشه قوانین موجود آنها را تحت فشار های متعدد و تبعیض قرار می دهد. حتی در کشورهای ” پیشرفته” جهان ، قوانین نا نوشته ای این محدودیت ها را با شیوه های مختلف علیه زنان اعمال می کنند. از جمله ، مادران شاغلی که دارای فرزند و نان آور خانه هستند، به طور متوسط کمتر از زنان بدون فرزند و کمتر از مردان با ویژگی های مشابه خانوادگی و شغلی می توانند استخدام شوند و در صورت استخدام نیز از دستمزد و مزایای کمتری در برابر کار مساوی بهره مند هستند.
چنین تبعیض هایی به دلیل هنجارهایی ، بر گرفته از دیدگاه ارتجاعی و مذهبی حاکم بر میهن مان طی چند قرن گذشته، به زنان کشورمان نیز تحمیل شده است ، تبعیض ها و ستم هایی که با مبارزات بی وقفه زنان برای به دست آوردن آزادی وحقوق برابر با مردان همراه بوده است ، زنانی که در جریان جنبش های اجتماعی همیشه دوشا دوش سایر گروه های اجتماعی به مبارزه برای آزادی و برابر ی پرداخته اند ولی در انتها از آن محروم شده اند.
متاسفانه پس از انقلاب مردمی میهنمان در سال 1357 و با شکل گیری رژیم جمهوری اسلامی که متکی براستبداد فردی و مذهبی-ولایت فقیه است و سیاست های آن عمیقاً ضد مردمی و زن ستیز است، زنان میهنمان که خواستار دست یابی به حقوق واقعی انسانی خود بودند، بسیاری از دست آوردهای ده ها سال پیکار آزادیخواهانه و حق طلبانه خود را از دست دادند. رژیم ارتجاعی حاکم در خیانتی آشکار به مردم و به ویژه زنان ، با تصویب قوانین قرون وسطایی ، حقوق و جایگاه و شخصیت فردی و اجتماعی آنان را در خانواده و جامعه پایمال و نابود ساخت. زنان میهن مان که سالهاست که به این تبعیضها و نابرابریها گرفتار شده اند ، در چنان شرایطی هستند که در بسیاری از موارد شرایطی به مراتب بسیار وخیم تر را حتی نسبت به بسیاری از کشورهای عقب مانده جهان تجربه می کنند. قوانین نابرابر تحمیل شده در مورد ازدواج، طلاق، سرپرستی کودکان ، قوانین ارث و اعمال محدودیت های فراوان در آزادی ها ی فردی و اجتماعی ، زندگی زنان میهنمانان را همپایای زندگی بردگان کرده است.
در کشورمان، حاکمان مرتجع و تاریک اندیش با توسل به قوانین مذهبی ضمن تحقیر زنان ، هیچ گونه حقی را برای آنها قایل نمی شوند و فعالان جنبش زنان را هدف پیگرد ، شکنجه و زندان قرار می دهند. ولی به رغم فشارهای بی وقفه و غیر انسانی ، جنبش زنان میهنمان شجاعانه و با هوشیاری به مبارزه خود ادامه می دهد، جنبش های متعددی که برای سازماندهی و آگاهی بیشتر زنان سهم به سزایی داشته اند. کارزار “یک میلیون امضا ” علیه تبعیض جنسیتی ، تاسیس کارزار”مادران صلح” و کارزارهای رفع خشونت علیه زنان و علیه کودک آزاری، ایجاد تشکل های صنفی و اجتماعی ازنمونه تلاش های وسیعی است که صورت گرفته است.
امسال نیزدر شرایطی که حاکمیت در پس خیزش اخیر مردم مشروعیتش را بیشتر از گذشته از دست داده است، زنان میهنمان خود را آماده برگزاری با شکوه روز زن می کنند. روز چهارشنبه ۹ اسفند (۲۸ فوریه) در شبکه اجتماعی تلگرام، خبری تحت عنوان “فراخوان تجمع ۸ مارس” منتشر شد که در آن دعوتی همگانی برای تجمع در برابر وزارت کار در روز ۸ مارس به عمل آمده بود که خبر آن در برخی از سایت های فعالان زنان داخل کشورنیز منتشر شده است. این فراخوان به درستی به ماهیت طبقاتی نابرابری جنسی اشاره می کند و مبارزه خود را ادامه مبارزه آزادی طلبانه تمامی زنان جهان میداند و می نویسد :
”
۸ مارس نزدیک است، روزی که زنان در تمام جهان علیه نابرابری و برای دستیابی به شرایطی انسانیتر مبارزه میکنند. مبارزهای که در طول سالها گرچه ثمرات فراوانی داشته است، اما هنوز تا تحقق برابری راهی طولانی در پیش دارد.
سالهای اخیر که نظام سرمایه بار بحران خود را بیش از پیش بر دوش زنان گذاشته است، شاهد سختتر شدن زندگی زنان در سراسر جهان هستیم. صاحبان قدرت و ثروت با تشدید استثمار همهجانبهٔ زنان سعی در گذر از این بحران دارند، اما خواهران ما با قدرتی دو چندان در هر گوشهٔ جهان به پا خاستهاند و در هر فرصتی فریاد اعتراض خود را سر دادهاند. ”
این فراخوان علاوه بر شمردن تمامی تبعیض های جنسی که به دلیل قوانین دینی و مدنی برخواسته از آن بر علیه زنان صورت می گیرد، به درستی به این موضوع ا اشاره می کند که ستم اقتصادی ناشی از اعمال سیاست های اقتصاد نئو لیبرالی ،که تمامی جامعه را دچار بحران ساخته، بر روی زنان تاثیر منفی بیشتری گذاشته و فشارهای اقتصادی بر روی دوش آنها بیشتراز دیگران سنگینی می کند.
” به همهٔ این تبعیضها باید شرایط نابسامان اقتصادی را افزود. زنان آسیبهای زیادی از سیاستهای اقتصادی نئولیبرالیستی از جمله خصوصیسازی دیدهاند. از جمله نتایج این سیاستها حذف روزافزون زنان از بخش رسمی بازار کار و راندن آنان به سوی بخش غیررسمی بوده است. بیش از نیمی از زنان بدون قرارداد یا با قراردادهای موقت و دستمزدهای بسیار اندک مشغول به کارند و از حداقل حقوق قانونی محروماند. بخش زیادی از این کارگران غیررسمی را مهاجران تشکیل می دهند که در مقابل روابط بهرهکشانهٔ کار آسیبپذیرترند. زنان شاغل در بخش رسمی نیز با عدم امنیت شغلی، نظارتهای نفسگیر بر پوشش و رفتار خود، محدود کردن خدمات عمومی -نظیر مهدکودک پس از بارداری- و موانع سرسخت بر سر راه پیشرفت شغلیشان مواجهند. از سوی دیگر نرخ بیکاری زنان به دو برابر مردان رسیده است، موج بیکاری در میان زنان تحصیلکرده به مراتب بیشتر است و در موارد بسیاری شرایط جنسیتزدهای چون وضعیت تأهل، سن و ظاهر به شرایط گزینش شغلی اضافه میشود. گذشتن از این سد، پایان دشواریها نیست، زنان پس از استخدام نیز با موانع دیگری چون عدم امنیت شغلی و آزارهای جنسی در محیط کار دستوپنجه نرم میکنند.”
مبارزه زنان مبارزه ای تنها برای زنان نیست بلکه مبارزه ای برای همه بشریت در راه دست یابی به زندگی انسانی ، آزادی ، برابری و عدالت اجتماعی است و در این مبارزه حضور تمامی انسان های معتقد به برابری ، آزادی و عدالت اجتماعی ضروری است. جامعه ای که نیمی از آن در بند و تحت فشارها و تبعیض های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی هستند، نمی تواند جامعه ای آزاد و دارای دمکراسی باشد. دمکراسی و عدالت اجتماعی در یک جامعه بدون آزادی و حقوق برابر برای زنان ، بدون مفهوم و غیر واقعی است . از همین رو ، این فراخوان ، با اعلام روز تجمع ، از همه گروه ها ی اجتماعی که خواهان جهانی دیگر و عادلانه تر هستند، دعوت کرده است تا به این تجمع در روز زن بپیوندند.
” تاریخچهٔ مبارزات زنان در ایران نشان میدهد آنها هرگز پذیرندگان خاموشِ نابرابری و بیعدالتی نبودهاند. زنان نه تنها به شکل انفرادی برای بهبود زندگی شخصی خود کوشیدهاند بلکه از هر فرصتی برای سازماندهی و مبارزهٔ جمعی بهره بردهاند.
راه رهایی زنان از سلطهٔ مردسالاری، سرمایهداری و انواع سلطههای دیگر بسیار طولانی است. از همین رو، ما جمعی از فعالان جنبش زنان در ایران بار دیگر با تأکید بر حق خود بر خیابانهای شهر گرد هم میآییم و اعتراض خود را به نابرابری، بیعدالتی و شرایط نامساعد زنان بهویژه در بازار کار ایران فریاد میزنیم.
ما زنان و مردان برابریخواه از همهٔ آنانی که برای دستیابی به جهانی عادلانهتر میکوشند، از تمامی کارگران، معلمان، پرستاران، مربیان پیشدبستانی، بازنشستگان، دانشجویان، زنان خانهدار و از همهٔ فعالان جنبشهای اجتماعی میخواهیم تا در روز پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ از ساعت ۱۱ تا ۱۲ ظهر در برابر وزارت کار در کنار ما بایستند.”
زنان میهن ما امسال در شرایطی به استقبال روز جهانی زن می روند که شرکت پرشور زنان در حرکت های اعتراضی اخیر به ویژه مبارزه شجاعانه بر ضد حجاب اجباری ، سیاست های اقتصادی و اجتماعی رژیم سرکوبگر و زن ستیز را به چالش کشیده است. به همین دلیل دستگاه های امنیتی رژیم ولایت فقیه ، یورش خود را علیه فعالان کارگری ، دانشجویی و زنان افزایش داده و این ناشی از هراس رژیم در ایجاد تشکل ها و فعالیت های هم آهنگ نیروهای مترقی است. رژیم با تجربه خود بر این امر واقف است که تشکل های سیاسی و صنفی مستقل می توانند حرکت های مردمی را علیه رژیم سامان داده و خواست های آنها را به پیش ببرند و تجربه این را دارد که زنان همواره به عنوان یکی از اصلی ترین و تاثیر گزارترین نیروهای اجتماعی، نقشی تعیین کننده در حرکت های اجتماعی وسیاسی داشته اند و تلاش خواهد کرد تا این نیرو را به هر وسیله که شده محدود کرده و از حرکت بیاندارد. از این رو پشتیبانی از این فراخوان و شرکت فعال درچنین دعوت هایی و گسترش همکاری ها برای تحمیل خواست های حق طلبانه و مردمی به رژیم ، می تواند راه گشای حرکت های وسیع تری برای دست یابی به حقوق واقعی مردم باشد.
این واقعیتی گریز ناپذیر است که ریشه فشار ها و تبعیض های اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی بر روی زنان ریشه در سیستم اقتصادی حاکم بر آن جامعه را دارد. در کشور ما نیز سیستم اقتصادی نئولیبرالیستی حاکم بر کشورمان در تلفیق با دید مذهبی ارتجاعی حاکمان تاریک اندیش آن ، مبارزه ای به مراتب دشوارتری را در پیش روی زنان میهنمان قرار داده است . مبارزه ای که ، به مانند سایر حرکت های مردمی و حق طلبانه از طرف کارگران و دانشجویان و سایر زحمتکشان کشورمان ، در گرو همکاری و هم آهنگی با یکدیگر ، در برچیدن حاکمیت ” ولایت فقیه” و جایگزین کردن آن با حکومتی دمکراتیک و جدایی دین از سیاست ، است. در راه دست یابی به این هدف نیز ، می بایستی به این موضوع توجه کرد که نمی توان در چارچوب رژیم ولایت فقیه، به تغییرات بنیادی و اساسی دست یافت . تنها و تنها مبارزه پیگیر و هم آهنگ جنبش های گوناگون اجتماعی کشورمان و از جمله زنان ، می تواند دست آوردی پایدار و دامنه دار را بزای مردم میهنمان به همراه داشته باشد.
۸ مارس بر همه به ویژه زنان و مردان برابری خواه ایران مبارک باد!