جنبش دانشجوئی و بی خبری از وضعیت دانشجویان بازداشتی اخیر

جنبش دانشجوئی و بی خبری از وضعیت دانشجویان بازداشتی اخیر
جنبش آزادی خواهانه جوانان و دانشجویان همواره بخش مهمی از جنبش ملی و دمکراتیک مردم کشورما پس از کودتای امپریالیستی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بوده است. جنبشی که در آن زنان و مردان جوان ، با شجاعت و فداکاری پرچم مبارزه علیه ستم گری های حاکمان رژیم های سلطنتی و ولایی را برافراشتند و هیچگاه در این راه پا را پس نگذاشتند.
مبارزه جوانان و دانشجویان همواره در پیوند با مبارزه کارگران ، زنان و سایر زحمتکشان میهنمان و در راه تغییرات اساسی و بنیانی ، دست یابی به عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی، آزادی و صلح در کشورمان بوده است . به ویژه دختران دانشجو با پیوند فعالیت خود در حوزه زنان و یا سایر حوزه ها ، نقشی چشمگیر در مبارزات مردم ما داشته و دارند : به عنوان نمونه دختران شجاع و مبارزی مثل سپیده قلیان، عسل محمدی فعال کارگری و دانشجوی داروسازی، لیلا حسین زاده دبیروقت شورای صنفی دانشجویان دانشگاه تهران وسها مرتضایی فعال دانشجویی که با وجود کسب رتبه ۱۰ کنکور دکتری علوم سیاسی به عنوان «نقص در پرونده» ستارهدارو در روزهای اخیر بازداشت شد، را می توان نام برد .
در جنبش اعتراضی اخیر میهنمان نیز که در بیش از ۱۰۰ شهر کشور و در مقیاسی وسیع صورت گرفت ، دانشجویان نقشی مهم و فعال را ایفا کردند و از همین روست که رژیم ولایت فقیه با توحش کامل حتی با پوشش آمبولانس به دانشگاه ها هجوم برد و بسیاری از دانشجویان را دستگیر کرده و به بند کشید که از سرنوشت بسیاری از آنها هم چنان خبری در دست نیست. این که شمار بسیاری از دانشجویان دختر و پسر و نیز جوانان کشور در بازداشتگاه های رژیم در شرایطی دهشت بار به سر می برند و مورد شکنجه قرار می گیرند ، بازتاب روشنی از نقش موثر آنها در مبارزه مردم علیه رژیم جنایتکار و سفاک “ولایت فقیه ” است.
گزارش های منتشر شده در مورد خیزش مردمی بهمن ۹۸، خبر از بازداشت وسیع دانشجویان و جوانان داده اند که یکی از نمونه های آن بازداشت بیش از ۴۸ دانشجو ی دانشگاه های تهران و علامه طبا طبایی بوده است که تنها تنی چند از آنها آزاد شده اند ولی از سرنوشت کنونی و آینده آنها خبری نیست. این در شرایطی است که به دلیل قطع ارتباطات و سرکوب شدید و شرایط حکومت نظامی حاکم، آمار دقیقی از سایر بازداشت شدگان وجود ندارد. سرکوب و فشار به جنبش دانشجویی در دوران رژیم ولایت فقیه پدیده ای نوین نیست و محدود کردن جنبش دانشجویی و جوانان همواره در دستور کار رژیم بوده است. با پیروزی انقلاب ۵۷ امید بر این بود که شرایط باز سیاسی ، اجتماعی و فردی برای فعالیت آزادانه مردم میهنمان و به ویژه برای جوانان و دانشجویان فراهم شود ، ولی با وجود همه امیدواری ها ، حاکمیت ارتجاعی و تاریک اندیش ولایت فقیه ، پس از مدتی کوتاه ، اولین هجوم خود را برای سرکوب و محدود کردن جنبش دانشجویی تحت نام انقلاب فرهنگی و با بستن دانشگاه ها و اخراج های نهان و آشکار و محروم کردن تعداد وسیعی از دانشجویان از ادامه تحصیل ، آغاز کرد.
در مقطع جنبش مردمی سال ۸۸ وپس از کودتای انتخاباتی رژیم ، بار دیگر حمله گسترده رژیم ولایت فقیه به دانشجویان آغاز شد و با تشدید فشار بر آنها، بسیاری دوباره از تحصیل محروم شدند و تعدادی دیگر از جوانان و دانشجویان نیز به دلیل افزایش جو خشونت، سرکوب و خفقان، و بالا بردن هزینه مبارزه سیاسی ، یا عدم آینده کاری مجبور به ترک کشور شدند به طوری که امروزه پدیده فرار مغزها اوج بی سابقه ای یافته است .
در شرایط بسیار دشوار توام با سرکوب های بی رحمانه ، خشن و سیستماتیک رژیم ولایت فقیه که هرگونه تشکل سیاسی و صنفی را سرکوب می کند و امکان ایجاد تشکل های مستقل دانشجویی را از آنها گرفته است، جوانان و دانشجویان برای نیل به آزادی ، دمکراسی و عدالت اجتماعی ، مبارزه ای سخت و پرمخاطره را در پیش رو دارند ولی با این حال به جرات می توان گفت که نسل جوان میهنمان به مانند بیش از هفت دهه گذشته ، همچنان یکی از سنگرهای مطمئن مبارزات مردم است و پشتیبان و تکیه گاهی برای سایر نیروهای مترقی به شمار می آید.
در شرایط بغرنج کنونی که مردم میهنمان ، از سویی با سرکوب خشن، بی رحماته و جنایتکارانه رژیم ولایت فقیه روبرو هستند و از سویی دیگر نیروهای ارتجاعی تلاش دارند تا با آلترناتیو سازی و با پشتیبانی ازسوی رسانه های امپریالیستی ، مانند بی بی سی، من و تو ، صدای آمریکا و… جنبش های آزادیخواهانه و عدالت جویانه مردم را به نام خود قبضه و دیکتاتوری دیگری را بر کشورمان تحت نام ” سلطنت ” یا غیره تحمیل کنند، وظیفه ای سنگین بر دوش تمامی مبارزان و از جمله جوانان و دانشجویان قرار دارد، تا با پرهیز کردن از به دام افتادن در تبلیغات منحرف کننده ، چه از سوی رژیم و چه از سوی رسانه های ارتجاعی وابسته به امپریالیسم ، مبارزه ای مترقی را به پیش ببرند. مبارزه ای بی امان در راه صلح، آزادی ، دمکراسی و عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی. مبارزه ای که تبلور خود را در جنبش دانشجویی ۱۶ آذر۱۳۳۲ یافت و در پس آن نیز این جنبش با گذشت زمان، آگاه تر به راه خود ادامه داد و به عنوان بخشی جدا ناپذیرو مهم از جنبش های میهنمان ، نقشی تعیین کننده را ایفا می کند.
۱۳ آذر ۹۸