سمینار بینالمللی «زنان و جهان کار» در پرتغال / سخنرانی نماینده تشکیلات دموکراتیک زنان ایران
جنبش دموکراتیک زنان در پرتغال (MDM) با همکاری فدراسیون دموکراتیک جهانی زنان (WIDF) و با حمایت شهرداری لورِش در پرتغال، در تاریخ ۲۸ مای ۲۰۲۱ ، سمیناری بینالمللی را با موضوع «زنان و جهان کار در پرتغال و اروپا» برگزار کرد. سازمانهای زنان بسیاری در این سمینار شرکت داشتند و نمایندگان آنها دربارهٔ چالشهایی که زنان در دنیای اشتغال با آنها روبرویند، صحبت کردند. موضوعهای مورد بحث بسیار متنوع بود: بخشهایی که بهویژه زنان در آنها شاغلاند، پراکندهکاری، مزدهای کم، تبعیض در اشتغال، تضعیف موقعیت اجتماعی-حرفهیی زنان و پیامدهای آن بر روی زندگی شخصی، کاری، و خانوادگی زنان، استثمار زنان کارگر، نابرابریها و بیعدالتی در توزیع ثروت، مقرراتزدایی از ساعتهای کار، محدودیتهای ایجاد شده در حقوق مادری یا پدری، خشونت به شکلهای گوناگون در محلهای کار، و غیره. موضوعهایی مثل اثر فنّاوریهای نوین و فرایندهای کاری و دورکاری در دورهٔ همهگیری کنونی، حذف مقررات تعیین و تنظیم کنندهٔ ساعتهای کار، آمیزش زندگی شغلی با زندگی خانوادگی و شخصی، مبارزهٔ زنان کارگر در راه حق کار، حق افزایش مزد، حقوق کار و سندیکایی، چانهزنی جمعی، و علیه تبعیض مزدی و اشتغال بیثبات و پراکندهکاری، مورد بحث شرکتکنندگان در سمینار قرار گرفت.
در حدود ۳۰ سازمان از پرتغال و دیگر کشورهای جهان به طور حضوری یا از طریق سامانه زوم در این سمینار شرکت داشتند. نماینده تشکیلات دموکراتیک زنان ایران نیز از طریق زوم شرکت داشت و سخنرانی کوتاهی در بارهٔ «اشتغال ناپایدار زنان در ایران و مشکلات آنان » به این سمینار ارائه داد که گزیدهای از ترجمهٔ فارسی آن را در اینجا میخوانید.
*****
با آرزوی موفقیت برای جنبش دموکراتیک زنان در پرتغال (MDM) در برگزاری این سمینار، خوشحالیم که امروز میتوانیم در کنار دیگر سازمانهای عضو فدراسیون دموکراتیک جهانی زنان (WIDF) در این سمینار حضور داشته باشیم.
در آغاز، مایلیم موضع تشکیلات دموکراتیک زنان ایران را در محکوم کردن قاطع جنگ در اسرائیل و غزه بیان کنیم؛ جنگی که در مدّت یازده روز به قیمت کشته شدن شمار زیادی از مردم بیگناه، که بیشتر آنها فلسطینی بودند، تمام شد. ما همبستگی خود را با پیکار عادلانهٔ مردم فلسطین، بهویژه زنان شجاعی که برای حق زندگی در میهن و خانه و کاشانهٔ خود میرزمند، ابراز میکنیم. ما از قطعنامههای سازمان ملل متحد در مورد تشکیل کشور و دولت مستقل فلسطین در درون مرزهای پیش از جنگ شش روزهٔ ۱۹۶۷، به پایتختی اورشلیم شرقی، و حق بازگشت پناهندگان فلسطینی به وطنشان، حمایت میکنیم.
اکنون میپردازیم به موضوع اشتغال ناپایدار زنان در ایران.
شرایط کنونی همهگیری کووید-۱۹، دشواریهایی را که اقتصادهای سرمایهداری نولیبرال برای کارگران و زحمتکشان کمدرآمد در سراسر جهان به بار آورده است، در مرکز توجهها قرار داده است. فراگیرترین پیامد سیاستهای نولیبرالی مقرراتزدایی و خصوصیسازی، از بین رفتن امنیت شغلی و اشتغال دائم بوده است.
در ایران، که حکومت آن سیاستهای اقتصادی نولیبرالی را دنبال میکند، زنان بهعلاوه با چالش زندگی در حکومتی دینسالار و ضدزن نیز روبرویند که برای بقای خود حاضر است دست به هر کاری بزند.
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران، میزان اشتغال زنان در ایران در سال ۲۰۲۰، از ۱۴٫۵درصد قبلی به ۱۱٫۸درصد کاهش یافت. در دورهٔ همهگیری کووید-۱۹، مسائل و دشواریها وخیمتر شده است. در مدّت یک سال، ۴۷۴,۰۰۰ زن و یکمیلیون و دوازدههزار زن کار خود را از دست دادند.
در آمار کشور، ۸۵درصد از جمعیت ۴۰میلیونی زنان یا به عنوان شاغل درج نشدهاند یا در بخشهای غیررسمی به کار مشغولاند. محدودیتهای ناشی از کرونا باعث شده است که شغلهای زیادی، شامل شمار زیادی از کارها در بخش خدمات، از میان برود. بسیاری از رستورانها، هتلها، مهمانخانهها، آرایشگاهها، مهد کودکها، باشگاههای ورزشی و مکانهای مشابه بهتدریج بسته و تعطیل شده است. زنان به دلیل حضور پُررنگترشان در این مشاغل، بسیار بیشتر از این وضع صدمه دیدهاند، و بیشتر آنها با قراردادهای صفر-ساعت «کار میکنند».
در ایران، میزان بیکاری در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی مرد در حدود ۲۸درصد است، در حالی که رقم مشابه در میان زنانی که تحصیلات عالی دارند، در حدود ۷۰درصد است. زنان در ایران به طور کلی از فرصتهای شغلی مشابه با مردان برخوردار نیستند، و شرایط کنونی، این نابرابری را شدیدتر هم کرده است.
در مواقع «تعدیل نیروی انسانی»، نیز زنان نخستین گروهیاند که بیکار میشوند.
بنا بر آخرین گزارش مرکز آمار ایران، در پاییز سال ۱۳۹۹ حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفر از بازار کار خارج شدهاند که بیش از یک میلیون و ۱۲ هزار نفر از آنان را زنان تشکیل میدهند. آنگونه که معاون اشتغال وزارت کار میگوید در ایران حدود ۷۰ درصد از شاغلانی که به دلیل کرونا شغل خود را از دست دادهاند زنان هستند. این پدیده اما تنها محدود به کارمندان نیست و حتی گریبان زنانی را که کسبوکارهای مستقل دارند هم گرفته است. آمارها نشان میدهد مشارکت اقتصادی زنان بسیار پایین بوده و حدود ۱۴ تا ۱۶ درصد است. به عبارتی زنان یک پنجم مردان فعالیت رسمی اقتصادی دارند و عده زنان شاغل در بخشهای غیررسمی فعالیت اقتصاد ی بیشتر شده است. زنان، حتی فارغ التحصیلان دانشگاهی اغلب در کارگاه های کوچک به کار مشغولند که به طور کلی جزو کارهای ناپایدار محسوب می شوند .
قانون اساسی تبعیض آمیز، و به همراه آن تبعیض در همه عرصه های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی ، زنان را به کار در بخش غیررسمی وادار کرده است. در نتیجه، ۸۰درصد از شاغلانِ محروم از تأمین اجتماعی، زنان هستند. (مؤسسهٔ عالی پژوهش سازمان تأمین اجتماعی ایران) این زنان فاقد قرارداد استخدامی، بیمهٔ درمانی، یا بیمهٔ بیکاری و بازنشستگیاند.
همهگیری کنونی، زنان را- در تلاش برای تأمین محلی برای زندگی و تغذیهٔ فرزندانشان- وادار به پذیرفتن شرایط کاری سختتر کرده است. در حالی که دولت دربارهٔ کار از خانه، فاصلهگذاری اجتماعی، و رعایت پروتکلهای بهداشتی در محلهای کار صحبت میکند، کارگران شاغل در بخش غیررسمی با خطر واقعی مرگ ناشی از این اپیدمی دستوپنجه نرم میکنند.
کارِ زنان کارگر روستایی کاملاً به ارادهٔ کارفرمایان آنها بستگی دارد، و اغلب قراردادهای استخدامی آنها صرفاً بر اساس «قرارداد شفاهی» است، یعنی قول کارفرمای آنها، بدون هیچ تضمین و اطمینانی.
جداسازی بر اساس جنسیت در نهادهای آموزشی و در مشاغل نیز نقشی جدّی در بدتر کردن وضعیت زنان ایران، و در محروم ماندن زنان از لحاظ اشتغال داشته است. کار زنان اغلب محدود به شغل آموزگاری در مدرسههای دخترانه، یا پرستاری به طور عمده در بخشهای زنان بیمارستانهاست.
حکومت دیکتاتوری دینسالار ایران، و حراست و حفاظت بیامان آن از سرمایهداران، اختلاف طبقاتی را شدیدتر کرده و سهم فرودستان از ثروت کشور را بیش از پیش کاهش داده است. «تعدیل ساختاری» پیامدهای ویرانگری بر کار و زندگی کارگران و زنان داشته است. سیاستهای زنستیزانه و ارتجاعی جمهوری اسلامی ایران و رهبر آن علی خامنهای، همواره موانع تازهای بر سر راه زنان پدید می آورد.
خواستهای ما برای بهبود شرایط کار و زندگی زنان ایران از جمله عبارتاند از:
- لغو همهٔ قوانین تبعیضآمیز و خشونت علیه زنان
- لغو حجاب اجباری
- پایان دادن به جداسازی جنسیتی در آموزش، اشتغال، ورزش، و فرهنگ
- تأمین و تضمین مشارکت برابر زنان در تولید و در مدیریت کشور
- توانمندسازی زنان از راه توسعهٔ تشکیل و فعالیت سازمانهای سندیکایی، حقوق بشری، دولتی و مردمنهاد، و دفاع از حقوق زنان و رفاه و بهروزی کودکان
- پیوستن ایران به پیمانهای بینالمللی علیه خشونت نسبت به زنان
- مزد برابر (زنان) در ازای کار برابر (با مردان)
- دستکم ۶ ماه مرخصی زایمان با حقوق، و حق برخورداری از این مرخصی برای پدر یا مادر و حق بازگشت به کار
- حق برخورداری از مرخصی یک ساله بدون حقوق پس از تولد فرزند
- ایجاد شبکهٔ گستردهٔ مهد کودکها برای کمک به حفظ اشتغال زنان، و ایجاد محل نگهداری کودکان مدرسهیی پس از مدرسه (تا زمان پایان ساعت کار مادر یا پدر)
- گسترش برنامههای آموزشی دولتی-همگانی برای افزایش آگاهی شهروندان در مورد آسیبهای ناشی از خشونت علیه زنان، و افزایش آگاهی عمومی دربارهٔ خشونت جنسی و اینکه نقض حقوق بشر است
- ارتقای فرهنگ احترام به برابری زنان و مردان.
مبارزهٔ زنان ایران برای حق کار و اشتغال، پیوند تنگاتنگی با مبارزهٔ آنها با دیکتاتوری حاکم دارد. شمار زیادی از زنان، از جمله زنان کارگر، معلم، وکیل، دانشجو و دیگر فعالان حقوق مدنی و حقوق بشری، اعم از زن یا مرد، هم اکنون در زندانند و متحمل شکنجه و بدرفتاری در زندانهای جمهوری اسلامی می شوند. مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران، بخشی جداییناپذیر از مبارزه برای حقوق برابر در اشتغال و دیگر عرصههای زندگی اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی است.
بهبود وضعیت زندگی زنان در ایران و در هر جای دیگر، فقط از راه تأمین و تضمین حقوق و آزادیهای دموکراتیک و در راستای رفع ستم جنسی و طبقاتی امکان پذیر است.
مشتاق دریافت متن صحبتهای مطرح شده در این سمینار و کسب دانش و تجربه از آنچه در این سمینار عالی به اشتراک گذاشته شد، هستیم.
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران
۲۸ مه ۲۰۲۱ (۷ خرداد ۱۴۰۰)