۴ آذرماه (۲۵ نوامبر) روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

تشکیلات دموکراتیک زنان ایران:
خشونت علیه نیمی از جامعهٔ بشری را متوقف کنید!
۴ آذرماه (۲۵ نوامبر) روز جهانی منع خشونت علیه زنان، نقطهعطفی تاریخی در مسیر مبارزات زنان جهان بر ضد خشونت علیه آنان است. چهار خواهر مبارز میرابال (پاتریا، مینروا، ماریا ترزا، و دِده) اهل دومینیکن بهطورپیگیر بر ضد تروخیو، دیکتاتور حاکم بر دومینیکن، فعال بودند. سه تن از خواهران میرابال در سال۱۹۶۰ (۱۳۳۹) بهطرزی فجیع بهدست این دیکتاتور بهقتل رسیدند. کشتار خواهران میرابال این روز را به مناسبتی جهانی در مبارزه علیه خشونت بهویژه علیه زنان مبدل کرده است. امروز ۶۲ سال پس از کشتار میرابالها، قتل فجیع مهسا امینی ایرانی در میهنمان بهدست گزمگان رژیم دیکتاتوری ولایی، به نماد جنبش ضد دیکتاتوری تودههای بهجان آمده از فقر، شکاف طبقاتی، و تبعیض جنسیتی در میهن استبداد زدهٔ ما تبدیل شده است.
در ۲۵ نوامبر امسال در شرایطی مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان را گرامی میداریم که اغلب شهرهای میهن درد کشیدهٔ ما، بهویژه استانهای کُردستان و سیستانوبلوچستان، در سومین ماه مبارزهٔ حیاتیشان با حاکمیتی زنستیز و استبدادی، غرقه در خون و سوگوار فرزندان رشیدشان ازجمله دهها کودک و نوجوان جانباخته میهن به مبارزهشان ادامه میدهند. جنبشی که با قتل مهسا امینی و اعتراض به خشونت سیستماتیک جنسیتی با محوریت زنان و شرکت گستردهٔ جوانان، دانشجویان، معلمان، و دیگر لایههای زحمتکشان فکری و یدی و شعار فراگیر “زن، زندگی، آزادی” آغاز شد، امروز پایه های دیکتاتوری ولایی را بهلرزه درآورده و میرود تا اسلام سیاسی را به زبالهدان تاریخ بیندازد.
قتل حکومتی مهسا امینی درعینحال سیاست تحقیرآمیز و زنستیزانهای ظالمانه را در برابر دیدهٔ جهانیان بهنمایش گذاشته که از جانب حاکمیت اسلام سیاسی طی چهار دهه علیه زنان میهن ما اجرا شده است. تشدید تبعیض جنسیتی در کنار تبعیض طبقاتی، به خشونت و آپارتاید جنسیای بیسابقه در میهن ما دامن زده است. قتل مهسا امینی در بازداشتگاه نظارت اخلاقی بیاخلاق گشت ارشاد و سپس انکار خدعهگرانهٔ آن با توسل به هر دروغی که توانستند، تنها نشان دهنده وجهی از این خشونت افسارگسیخته و عریان حاکمیت ولایی است. درحالی که فرودستسازی زنان با اِعمال انواع سیاستهای تبعیضآمیز و ارتجاعی و ترویج و تحمیل و عادیسازی این سیاستها در جامعه به اهرم مبانی شرعی و سنتی و تبلیغ ارزشهای مردسالارانه مانند “ناموس” و تبدیل این فرهنگ واپسگرا به بخشی جداناپذیر از زندگی روزمرهٔ زنان، وجه پنهان خشونت سیستماتیکی است که حاکمیت زنستیز رژیم ولایی علیه زنان ستمدیده ایران همواره بهاجرا گذاشته است.
بااین حال، نقش برجسته زنان در مبارزه علیه تبعیض جنسیتی و انواع خشونت بهویژه خشونت دولتی در جامعهٔ مردسالار و زنستیز میهن ما با ابتکارها و روشهایی گوناگون ازجمله استفاده از مناسبتهایی جهانی مثل ۸ مارس، ۲۵ نوامبر و ۱۶ روز ” دنیا را نارنجی کن” در این کارزارهای جهانی، بسیار ستایشبرانگیز و آموزندهاند.
امروزه حضور پرشور زنان و دختران شجاع ایران در صف مقدم جنبش مردمی ضد دیکتاتور و ضد استبدادی ایران با شعار زندگیبخش و خشونتپرهیز “زن، زندگی، آزادی” و تبدیل شدن مطالبهٔ رفع ستم جنسی و جنسیتی ازجمله به یکی از مطالبههای محوری این جنبش، امید دستاوردی بزرگ بههمراه دارد که از هوشیاری جنبش پرتوان زنان ایران نشان دارد و تأکیدی دوباره بر درستی این سخن پرمحتوای مارکس که “آزادی جامعه بدون آزادی زنان امکان پذیر نیست”.
جنبش فراگیر مردمی در اغلب شهرهای میهن ما در ابتدا با قتل مظلومانه مهسا امینی و در اعتراض به حجاب اجباری، این نماد نابرابری و خشونت سیستماتیک جنسیتی علیه زنان، آغاز شد و اکنون در سیر تکاملی و پیشروندهاش علاوه بر حذف سیاستهای فرودستانگاری و تبعیض و خشونت علیه زنان، فروریزی پایههای استبداد رژیم ولایت فقیه و ساختار ضد مردمی و سراپا فاسد آن را هدف خود قرار داده و در این مسیر مبارزه میکند .
زنان شجاع و مبارز ایران و همه نیروهای مردمی این جنبش فراگیر بهدرستی واقفند که رفع تبعیض جنسیتی و دستیابی به جامعهای عاری از هر نوع خشونت در گرو استقرار نظام سیاسی، اجتماعی، و اقتصادیای عادلانه است. بههمین دلیل زنان ایران حل معضل انواع خشونت و بسترسازی برای محو آنها را در تغییراتی اساسی در نظام حکومتی کشور و انجام تحول سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی و برپایی حکومتی ملی و دموکراتیک جستجو کردهاند و در این راه تا کتون هزینههایی فراوان داده و میدهند.
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران ضمن محکوم کردن خشونتهای روزافزون دولتی در کشتار مردم بیدفاع بهویژه کشتار کودکان و نوجوانان یعنی جنایتی فوق تصور که همچنان نیز ادامه دارد و همچنین در ابراز همبستگی با پیکار مردم جان بهلب رسیده برای رسیدن به جامعهای عاری از فقر و خشونت و بر پایی حکومتی مردمی، خواستار آن است که در نظام آینده همه قوانین مغایر با شئون اجتماعی و انسانی زنان که هم اکنون در میهن ما جاری است، باید بیدرنگ لغو و قوانین مترقی جایگزین آن ها شوند، ازجملهٔ آنها موارد زیرند:
– رفع همهٔ شکلهای تبعیض و منع خشونت علیه زنان از راه تصویب قوانین حمایتی و گسترش گفتمان رفع انواع خشونت در جامعه و پیوستن ایران به کنوانسیون جهانی رفع تبعیض از زنان و منع خشونت؛
-تضمین قانونی حق زنان بر بدن خویش از جمله در مواردی مانند سقط جنین و حق پوشش اختیاری؛
- سلب قیمومیت مردان بر زنان، حق چندهمسری، و حق طلاق یکجانبه برای مردان؛
– الغای همهٔ قوانین مرتبط با جداسازی جنسی و الغای محدودیتهایی که بهصورت قانون بر سر راه تحصیل، کار، ورزش، و هنر زنان ایجاد شده است؛
– تضمین قانونی حق مشارکت کامل زنان در تولید و ادارهٔ امور کشور و توانمندسازی زنان، بهویژه ایجاد بسترهای مناسب برای دست یابی زنان به اسـتـقـلال اقـتـصـادی،
– گسترش نهاد ها و سازمانهای مدنی و غیردولتی در دفاع از حقوق زنان؛
– تأمین آموزش رایگان برای همه؛
– تغییر سن مسئولیت کیفری و سن ازدواج دختران و پسران به ۱۸ سال و ممنوعیت ازدواج کودکان، لغو اعدام از جمله اعدام کودکان؛
– تضمین قانونی برابری حقوق زن و مرد در همهٔ زمینه ها، ازجمله در زمینهٔ اشتغال، حق مسافرت، انتخاب آزادانهٔ همسر، طـلاق، برخـورداری از ارث، حـق سرپرستی از فرزندان، شهادت دادن در برابر دادگاه، و قضاوت؛
-پرداخت مزد مساوی به زنان و مردان، در مقابل کار مساوی؛
-برنامهریزی مرکزی برای ایجاد امکانهای آموزشی تخصصی، بهمنظور دسترسی زنان به درجههای علمی در همهٔ ٔسطحها و ارتقای شغلی برابر با مردان؛
رسیدن به خواستههای بالا که در شعار زیبا و خشونتپرهیز “زن، زندگی، آزادی” نیز تجلی یافتهاند، در گروی گسترش مبارزه متحد همه گردانهای جنبش اجتماعی در شرایط فعلی است.
پیروز باد مبارزهٔ متحد زنان و مردان آزادهٔ ایران در راه لغو همهٔ قوانین مغایر با شئون اجتماعی و انسانی زنان، محو هرگونه خشونت و رسیدن به آزادی، صلح، عدالت اجتماعی، و حفظ محیط زیست!
تشکیلات دموکراتیک زنان ایران
۳ آذز ۱۴۰۱/ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲